اول:

بعد از تقریبا چهار هفته مهمانداری و. بالاخره امشب تنها توی خونه خودم ولو شدم و.


دوم:

امروز از همکارا خداحافظی کردم واز هفته آینده میرم محل کار جدیدو کارمو شروع می کنم.

گرفتن رضایت کدخداو سایربالا دستیا راحت نبود،اما انجام شد.چندتا تاییدیه وامضا باید می گرفتم،تقریبا هرجا که رفتم واسه رفتنم مانع می زاشتن وسعی می کردن به نرفتن مجابم کنن،اما بالاخره تموم شد!

حالا منم وکلی وقت خالی،امیدوارم بتونم ازش برای ورزش ومطالعه بیشتر استفاده کنم.


سوم:

واکنش همکارا موقع خداحافظی برام جالب بود.البته چند نفری که از قبل می دونستن کلی تلاش کردن که مانع بشن حتی کار به سنگ اندازی ومانع تراشی هم رسید اما همه اش از سر لطف ومحبت بودوتعدادی هم که امروز فهمیدن محبتشونو بهم تمام کردن.پیرمردی که فکر نمی کردم غیر از قانون ولایحه و.چیز دیگه ای بلد باشه دم در بغلم کرد وبغض کرد وچند نفر دیگه هم.

حتی دو،سه نفری که چشم دیدن همو نداشتیم  هم اومده بودن

حس رضایت وخوشحالی دارم.از عصری هم کلی پی ام و.داشتم.حس می کنم به نوعی امروز کارنامه شش ساله ام رو  گرفتم.

خوشحالم


چهارم:

هرکدوم از گلدونامو به یه همکار سپردم،دلم براشون تنگ میشه ،اتاق کاری که تبدیل به گلخونه اش کرده بودم!


پنجم:

دوست دارم چند روزی نرم سر کارجدید وبرم سفر وچرخی بزنم وهوایی عوض کنم.البته اگر نهنگه آماده جاده بشه وهمپای خوش سفری هم پیدا بشه،نزدیک دوازده تومن خرجش شده تا حالا!پووووووووف!




مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

حراجستون مجله اینترنتی خودرو پازل رنگی قیمت میوه خشک مخلوط فعالیت های روزانه آموزشی کلاس 9/3 روانشناس،مشاور مهدی اسماعیلی (امید نوجوان) کدهاي محصولات آموزشي انياک چکیده کتاب|محمد جواد فرهنگیان Shanna